ای که با سلسله ی زلف دراز آمده ای

          

              فرصتت باد که دیوانه نواز آمده ای.......

 

نوشته شده توسط کمال در یکشنبه چهاردهم آذر ۱۳۸۹ |

 

هوا بسیار سرد است

 

این پالتوی کهنه  هم دیگر  برایم کافی نیست

 

باید دوباره به تو فکر کنم تا گرم شوم...

 

 

نوشته شده توسط کمال در شنبه سیزدهم آذر ۱۳۸۹ |
 

 

مینیاتور زیبا روی کوزه - کلیک کنید 

هوا بارانی و من مست و او مست

 

شراب سرخ شیرین در سبو مست

 

همه چشم سیاهش سر به سر ناز

 

همه زلف درازش مو به مو مست....

 

 

نوشته شده توسط کمال در پنجشنبه یازدهم آذر ۱۳۸۹ |

 

نه گندم

 

نه سیب

 

آدم فریب نام تو را خورد(قیصر)

 

نوشته شده توسط کمال در پنجشنبه یازدهم آذر ۱۳۸۹ |

 

 باز میخواند مرا از دور دست

 

 در دل شب یک ستاره مست مست

 

 چشم بر هم میزند آن بی قرار

 

 باز افتادم به یاد چشم یار

 

چشم یار و چشم یار و چشم یار

 

 

نوشته شده توسط کمال در چهارشنبه دهم آذر ۱۳۸۹ |

 

هزاران کلمه در جای خالی ات ريختم

 

 اما جای خالی تو پر نشد.

 

آيا تو از جنس بی نهايت بودی؟

 

 

نوشته شده توسط کمال در سه شنبه نهم آذر ۱۳۸۹ |

 

تسبيح نيستم

 

اما نفسم را به شماره انداخته است

 

شوق دستان تو...

 

نوشته شده توسط کمال در سه شنبه نهم آذر ۱۳۸۹ |

 

 

دزد آمد

 

و همه چيزم را برد

 

الٌا ماه توی قاب پنجره ام را(حسین نژاد)

 

 

نوشته شده توسط کمال در دوشنبه هشتم آذر ۱۳۸۹ |