من هر شب در آسمان

 

ستاره میچینم

 

و صبح به نشانی تو پست می کنم

 

حالا هم کفش هایم می توانند

 

گواهی خوابهایم باشند

 

و برایت بگویند

 

فاصله دب اکبر تا خوشه پروین

 

چند ستاره اسم تو را دارند

 

 

نوشته شده توسط کمال در چهارشنبه یازدهم خرداد ۱۳۹۰ |
 

و من تلاش می کنم

 

کلمه ای شوم

 

تا تو را شعر کنم(امیر عباس مهندس)

 

نوشته شده توسط کمال در سه شنبه دهم خرداد ۱۳۹۰ |
 

شهریست در خموشی

 

و دیوارهای شهر

 

گشتند تکیه گاه من هرزه گرد مست

 

با خویشتن بزمزمه ام این حدیث را:

 

یا هست آنچه نیست

 

و یا نیست آنچه هست(نصرت رحمانی)

 

نوشته شده توسط کمال در سه شنبه دهم خرداد ۱۳۹۰ |
 

می خواهم بخوابم

 

شاید خستگی سال ها چرخیدن

 

از گرفتگی پاهایم بیرون بریزد

 

میخواهم

 

در انزوای شب هایم

 

جز تو به کس دیگری فکر نکنم(ملک زاده)

 

نوشته شده توسط کمال در دوشنبه نهم خرداد ۱۳۹۰ |
 

و تو دیگر تنها نیستی

 

میتوانی سطر به سطر

 

 شعرهای مرا برقصی

 

با هر سازی که تو دوست داری

 

 

نوشته شده توسط کمال در دوشنبه نهم خرداد ۱۳۹۰ |
 

چشمهایت بهشت دیگریست

 

که خدا

 

مرا به آن راه نمی دهد(مراد زاده)

 

نوشته شده توسط کمال در دوشنبه نهم خرداد ۱۳۹۰ |
 

یادت باشد

 

غمگین ترین شعرها را

 

لحظه ای گفته ام

 

که حرفهای زیادی را با خودم

 

به خواب زدم(مراد زاده)

 

نوشته شده توسط کمال در دوشنبه نهم خرداد ۱۳۹۰ |
 

سهم من از تو

 

دلتنگی بی پایانیست

 

که روزها دیوانه ام می‌کند

 

شب ها شاعر (فریدی)

   

نوشته شده توسط کمال در دوشنبه نهم خرداد ۱۳۹۰ |
 

اگر تو بخواهی

 

نامت را بید می گذارم

 

و درسایه ات

 

روشن و خاموش می شوم(بروسان)

 

 

نوشته شده توسط کمال در یکشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۰ |
 

می خواهم

 

گوش باد را بگیرم

 

که این همه

 

در موهایت نپیچد(بروسان)

 

نوشته شده توسط کمال در یکشنبه هشتم خرداد ۱۳۹۰ |